سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 تعداد کل بازدید : 115763

  بازدید امروز : 0

  بازدید دیروز : 36

آلابسکینتون

[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

 

 

لینک دوستان

لوگوی دوستان







 

درباره خودم

آلابسکینتون
آلابسکینتون
یک آدمم با دو تا چشم دوتا پا و دوتا دست و... و عاشق ورزش کردنم.

 

لینک به لوگوی من

آلابسکینتون

 

دسته بندی یادداشت ها

... . امیر کبیر . دیوانه . شریف .

 

بایگانی

تابستان 1386

 

اشتراک

 

 

خوش رفتاری، بر محبّت دل ها می افزاید . [امام علی علیه السلام]

مرد نابینا

نویسنده:آلابسکینتون::: جمعه 86/5/19::: ساعت 1:18 عصر

روزی مرد کوری روی پله‌های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی  تابلو خوانده میشد: من کور هستم لطفا کمک کنید . روزنامه نگارخلاقی از کنار او میگذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه د ر داخل کلاه بود.او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت ان را برگرداند و اعلان دیگری روی ان نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و انجا را ترک کرد. عصر انروز روز نامه نگار به ان محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شدهاست مرد کور از صدای قدمهای او خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که ان تابلو را نوشته بگوید ،که بر روی ان چه نوشته است؟روزنامه نگار جواب داد:چیز خاص و مهمی نبود، من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد. مرد کور هیچوقت ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده میشد: 
 
امروز بهار است، ولی من نمیتوانم آنرا ببینم  !!!!!



  • کلمات کلیدی :

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    من عوض شدم
    بازی
    دیوانه
    حکایت
    خطاب به دانشجویان دانشگاه های برتر
    رساله ای من باب آموزش و پرورش
    امروز13آبان
    یه عالمه اتفاق عجیب
    الابسکینتون از دانشگاه می نویسد
    چرا اینقدر تفاوت؟؟؟
    میشه یه نفر درست توضیح بده؟!!!!
    عکس قشنگ
    شعری که آدمو به فکر فرو می بره!!!
    عکسی که خیلی دوستش دارم
    [عناوین آرشیوشده]


    [ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

    ©template designed by: www.persianblog.com